بعد از تبیین و احصاء مبانی و اثبات و تبیین رابطه آن با اقتصاد ، باید سراغ تعریف و تبیین اقتصاد اسلامی برویم. یعنی تعریف کنیم اقتصاد یعنی چه و اسلامی بودنش یعنی چه؟ و اقتصاد اسلامی چه ویژگی ها و روش هایی دارد؟
میخواهیم بررسی کنیم با تبیین خدا محوری و دین محوری و ... در جامعه ، اقتصاد جامعه چه تاثیراتی می گیرد؟ مثبت یا منفی؟ باید جوابهایمان استدلالی باشد تا سکولارها و منکران دین را قانع کنیم.
مبانی جهت دهنده به فعالیت های اقتصادی هستند ، عامل رشد دهنده در اقتصادند. تحمل مشکلات اقتصادی را آسان می کند و مانع استفاده از اقتصاد به عنوان یک ابزار فشار می شوند.
در اقتصاد اسلامی ابتدا باید فرهنگ اقتصاد اسلامی ایجاد شود . یعنی پیوست فرهنگی اقتصاد را باید تعریف و ایجاد کرد . هر مسئله ای باید پیوست فرهنگی آن دیده و رعایت شود در ابتدا و انتها. مشکل بشر در حوزه اقتصاد فرهنگ اقتصاد است که ابتدا باید اصلاح شود.
فرهنگ اقتصاد یعنی ساختن همان مبانی فوق در فرهنگ مردم تا مردم اقتصادشان به سمت خدا و اسلام حرکت نماید .
پس ابتدا باید این مبانی را تعریف ، تبیین و تقویت نمود و بعد نسبت اقتصاد را با آنها تعریف ، تبیین و تقویت نمود و در مرحله بعد اقتصاد اسلامی را ایجاد نمود. پیامبر خدا ابتدا توحید را در میان مردم تبیین نمودند پس در حکومت دینی اقتصاد اسلامی را ایجاد نمود.
مبانی اقتصاد اسلامی یعنی آنچه اقتصاد اسلامی بر پایه و اساس آن قرار داده می شود. یعنی آنچه موضوع شما بر آن سوار می شود. و میخواهید بر اساس آن حرکت کنید و به هدف برسید.
1- خدا محوری
2- دین محوری
3- عبد پروری
4 - امتحان محوری دنیا
5- آخرت گرایی
و....
در اقتصاد اسلامی یکی از مبانی ، محوریت خدا در اقتصاد و جامعه و دنیا است و هدف از این اقتصاد اجرای دستورات خدا و رسیدن به خدا ست.