عهد

اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ

عهد

اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ

میخواهیم بررسی کنیم با تبیین خدا محوری و دین محوری و ... در جامعه ، اقتصاد جامعه چه تاثیراتی می گیرد؟ مثبت یا منفی؟ باید جوابهایمان استدلالی باشد تا سکولارها و منکران دین را قانع کنیم.

میخواهیم بررسی کنیم با تبیین خدا محوری و دین محوری و ... در جامعه ، اقتصاد جامعه چه تاثیراتی می گیرد؟ مثبت یا منفی؟ باید جوابهایمان استدلالی باشد تا سکولارها و منکران دین را قانع کنیم.

انسان خدامحور به منافع فردی و سود شخصی فکرنمی کند بلکه مصلحت جامعه را آنهم در راه رضای خدا لحاظ می کند. همچنین انسان خدامحور با توجه به اینکه رضای خدا را مقدم می داند مرتکب اشتباهات اقتصادی مانند ربا ، رشوه و ... نمی شود زیرا روزی رسان را خدا می داند و طبق ضوابط الهی زندگی می کند. 

برای تحقق اقتصاد اسلامی ، ابتدا باید فرهنگ اقتصاد اسلامی تحقق یابد و فرهنگ اقتصاد اسلامی بر پایه آن مبانی است. اگر فرهنگ اقتصادی اصلاح شود بسیار ی از مشکلات اجتماعی حتی با وجود مشکلات اقتصادی حل خواهد شد.

بعد از اثبات مبانی باید رابطه مبانی با اقتصاد هم اثبات شود البته برای کسانی که سکولار یا دین گریز هستند باید اثبات شود. بحث ما احکام نیست ، عقاید است و اثرات آنها در جامعه و تعاملات اجتماعی. حتی می شود به صورت صد در صد عقلی به طور مثال ممنوعیت رشوه را اثبات کرد. زیرا رشوه بنیان اجتماعی و اقتصادی را نابود می کند. چرا کشور های بی دین و سکولار ، شدیدترین مجازات ها را برای رشوه دارند؟ چون از نظر عقلی آسیب های اجتماعی آن را می دانند.

البته بحث ما تاثیر فرهنگی مبانی بر اصلاح اقتصاد است ، هنوز در احکام اقتصادی ورود نکردیم . یعنی خدامحور و آخرت گرایی باعث ایثار اقتصادی می شود و تلاش و تولید را زیاد می کند. 

برای جامعه دین محور ، پذیرش عقلی در این مرحله رشد دهنده نیست بلکه ارزش عمل به این مسائل ابتدا به پذیرش تعبدی و سمعا  طاعتا است. اما برای افرادی که دین محور نیستند ابتدا باید عقلی ثابت کنیم منافع و محاسن دین محوری چیست تا به سمت آن بیایند. و باید خدا و دین را اثبات کنیم و اثرات پذیرش آن در زندگی و اقتصاد را. انسان و جامعه خدامحور و دین محور و آخرت محور ، دزدی ، رشوه ، ربا و اختلاس و ... نخواهد داشت.

در صورت پذیرش کامل مبانی اقتصاد خدامحور در یک جامعه ، عدالت اقتصادی و اجتماعی و ایثار نیز حاکم خواهد شد چرا که انسان خدامحور با روحیه دیگر خواهی ، توان گذر از منافع شخصی پیدا می کند و انگیزه ای قوی در جهت رشد اقتصادی جامعه پیدا می کند. مباحثی چون رزاقیت ، مالکیت ، عدالت الهی ، حکمت و... در این زمینه نقش به سزایی دارد.

در زمان ظهور یکی از علل حل شدن مشکلات اقتصادی در ایجاد رفاه اقتصادی ،تبیین مبانی اسلام در جامعه است. یعنی در عصر ظهور اینگونه نیست که همه ثروتمند شوند بلکه اکثرا قانع و با زهد زنگی می کنند پس رغبت به ثروت ندارند.

ما نیاز داریم برای اثبات رابطه خدامحوری و اقتصاد صفات الهی به ویژه مالکیت الهی را کاملا بفهمیم و در عرصه فرهنگی بفهمانیم.صفایت مثل رزاقیت ، توکل ، رب و ... در فرهنگ اقتصاد بسیار نقش دارند. مشکل اقتصاد جامعه بشری این است که خدا را رزاق نمی داند بلکه خود را رزاق می داند. حرص اقتصادی یعنی به خدا توکل نداریم. انسان متوکل تلاش اقتصادی دارد اما حرص نمی زند.

وقتی انسان خدا را مالک همه چیز حتی مالک خود بداند ، بهتر می تواند جایگاه و نقش حقیقی خود در نظام هستی را پیدا کند و حرکات و فعالیت های او در یک نظم کلی تعریف می شود. انسان از خودخواهی و جزیی نگری می گذرد و به کی تفکر کلان دست پیدا می کند ، البته این نوع نگرش از برکات تفکر مهدوی نیز هست ، حرکت اقتصادی با نگرش کلان یک اقتصاد مترقی  منضبط و عالمانه را رقم خواهد زد. و بزرگترین کار امام در زمان ظهور تغییر دید انسانها به دنیا است.

همچنین توجه به مالکیت الهی ، نگاهی امانت گونه  به عالم هستی در انسان ایجاد می کند ، حالا تصور کنید در اقتصاد چه برکاتی دارد، پرهیز از اسراف و تبذیر ، پرهیز از تعدی و تجاوز و مال یتیم خوری ، رعایت کلیه حقوق اقتصادی ، حفظ سرمایه های اکتسابی و طبیعی و...

اصلاح مبانی فکری ، مردم در حوزه اقتصاد به سمت سبقت در انفاق می روند نه حرص و سبق در جمع مال


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی