نقش یهود در صنعت پرسود فحشا (1)
نقش یهود در صنعت پرسود فحشا (1)
یهودیان از طلیعهی تاریخ خود، (به گواه اسناد و متون تاریخی و برخلاف اصول و تعالیم حضرت موسی -ع-) قومی کاسب مسلک و تاجرپیشه بودهاند. این به خودی خود، نه مذموم است و نه خلاف شرع و اخلاق، لیکن وقتی بنا بر این است که همه چیز در معبد خداوندگاران سود (و نه باورهای راستین شریعت موسوی) قربانی شود، آنگاه هم دین و هم اخلاق از اساس در معرض تخریب قرار میگیرد. در طول تاریخ، هر کجا که پای سودهای سرشار و منافع عظیم در میان بوده است، دستکم یک سرنخ ماجرا به دست یهودیان بوده است. پرداخت وامهای با بهرههای کلان (رباخواری یا نزولخواری) یکی از کهنترین کسب و کارهای این قوم بوده است، و بیخود نیست که پایهگذاران اصلی بانکداری، بورس و بیمه عمدتاً تاجران یهودی بودهاند، چرا که به خوبی نبض پول را در اختیار داشتهاند. تجارت برده، یکی از حوزههای تخصصی-تاریخی تاجران یهودی بود که برای قرنها از پرسودترین تجارتهای روی زمین بوده است. اما یکی از هنرهای دیگر این خداوندگاران تجارت، کسب و کار پورن و صنعت فحشاست. در این گزارش زوایای حضور یهودیان را در صنعت کثیف میلیارد دلاری پورن، تا حدی که موجب خدشهدار شدن حریمها نشود، بررسی میکنیم، تا شاید پرتوی بر برنامه کلان و بلند مدت تاریکخانههای گرداننده دنیای مدرن، برای تخریب اخلاقیات سنتی، بیاندازیم.
ریشهها
سابقه حضور سازمان یافته یهودیان در پیشه فحشا، به «محدوده اسکان» [1]، در روسیه تزاری در اواخر قرن نوزدهم میرسد. محدوده اسکان، منطقهای بود که در دهههای پایانی قرن 19، در روسیه تزاری به عنوان قلمرو اصلی سکونت یهودیان تعیین شده بود.
محدوده اسکان یهودیان
محدوده اسکان یهودیان در روسیه تزاری
ادوارد جی. بریستوو [2] پژوهشگر آمریکایی، در کتاب خود «فحشا و تبعیض؛ نقش یهودیان در مبارزه با بردگی سفید»، بر اساس گزارش بازدیدکنندگان خارجی در دهه 1860، از جمله کنسول آمریکا در بندر اودسای روسیه، نشان میدهد که یهودیان نقش کلیدی در انتقال زنان و دختران به ترکیه داشتند.
ادوارد جی. بریستوو
فحشا و تبعیض: نقش یهودیان در مبارزه با بردگی سفید
تاب “فحشا و تبعیض: نقش یهودیان در مبارزه با بردگی سفید“
او با استناد به یک سرشماری در سال 1889، مدعی میشود که 30 تا از 36 خانه فحشا در استان «خرسون» در جنوب اوکراین، توسط زنان یهودی اداره میشد. خاخام مُردخای لئوپولد روزناک، روحانی یهودی عضو اتحادیه خاخامهای آلمانی، در گزارشی در سال 1902 مینویسد:
“در واقع من توسط پزشکان مختلف اطمینان یافتم که حدود 30 تا 50 درصد فاحشگان یهودی هستند. اگر این واقعیت وحشتناک است، حقیقت بهتآورتر درباره دلالان است. قابل درک نیست که چهطور همه خانههای فحشا از آن یهودیان است.” (همان کتاب)
در دوره امپراتوری اتریش-مجارستان (1918-1867)، این تجارت توسط یهودیان شکوفا شد. یک زن یهودی به نام سارا گروسمن، در این سال ها دلال اصلی انتقال زنان و دختران به قسطنطنیه (کنستانتینوپل) در عثمانی بوده است. دو شهر صنعتی «چرنوویتز» و «لمبرگ» مراکز اصلی صادرات برده جنسی در این امپراتوری بودهاند. خروج تودهای یهودیان از روسیه تزاری در دهه 1880، با افزایش سختگیریها بر یهودیان، موجب پیدا شدن یک مقصد جدید در کسب و کار فحشا شد: آمریکای جنوبی.
آدولف وایزمن، زیگموند رایشر، آدولف دیکنفادن، نوئه ترائومان (معروف به پادشاه قاچاقچیان)، برادران اسپرینگفِدر ورشویی، برادران گلدشتاین، یعقوب زابلادوویچ، همگی از یهودیان لهستانی یا مجارستانی، دست اندرکاران اصلی قاچاق دختران و زنان به آمریکای جنوبی بودهاند.
این افراد، هسته اولیه حلقه موسوم به زویی میگدال به مرکزیت آرژانتین شدند که یکی از رسواییهای بزرگ دهه 1930 آمریکای جنوبی را رقم زد. لازم به ذکر است که یکی از دلایل اوجگیری احساسات ضد یهودی در اروپا، میان دو جنگ جهانی، همین نقش کلیدی آنها در این تجارت بود.
در نیویورک، گرچه فحشا مانند بوئنوس آیرس قانونی نبود، اما کسب و کار یهودیان رونق خود را داشت. از چهرههای اصلی این تجارت در نیویورک میتوان به خانواده هرتز (جیک و روزی)، مورتکه گلدبرگ [3] و برادران سووینر (مکس و لوییز) اشاره کرد. ساموئل لیزر لوبلسکی [4] و ایزراییل میروویتز [5] هم جزو سلاطین تجارت برده جنسی سفید در نیویورک بودند. لوبلسکی (معروف به سلطان تجارت برده سفید، سلطان مرزها، سلطان کارگزاران) در نهایت دستگیر و به جرم قاچاق انسان به 9 سال زندان محکوم شد (که بعدا به 3 سال و نیم کاهش یافت). (برگرفته از کتاب «مسیحیت و یهودیت ربانی» [6] نوشته یوناس ای.الکسیس، صفحه 211)
در یک رمان لهستانی منتشر شده به سال 1930، یکی از مسؤولان پلیس ورشو، در پاسخ به درخواست مسافرت یک دوشیزه جوان و زیبای لهستانی به آرژانتین، چنین مخالفت میکند:
“اگر میخواستی به آمریکای شمالی بروی، ایالات متحده یا کانادا، مانعی سر راهت ایجاد نمیکردم. ولی من به خوبی میدانم که آمریکای جنوبی چه تدارکی برای یک دختر جوان و زیبا دیده است.” [8]
امروزه اسناد تاریخی به خوبی حرف آقای پلیس را اثبات کردهاند، و دقیقاً آشکار شده است که بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین، در برهه 1890 تا 1930، مقصد اصلی آن چیزی بود که صادرات دختران جوان از اروپای شرقی برای به کارگیری در کسب و کار فحشا، یا بردگی سفید خوانده میشد.
ارتباط کلی یهودیان با تجارت بینالمللی فحشا، در همان دوران هم چنان آشکار بود که پلیس بوئوس آیرس از واژه «کفتِن» یا همان کفتان برای اشاره به دلالان این عرصه (که به دلیل معذورات اخلاقی از استعمال واژه اصلی معذوریم) استفاده میکردند. لازم به ذکر است که در زبان پرتقالی امروز هم برای آن شغل غیرقابل ذکر، کلمه «کافِتائو» [9] را به کار میبرند که از همان ریشه است و به دوران فعالیت زویی میگدال در برزیل بازمیگردد.
کفتان
این یک واژه ییدیش (زبان یهودیان آلمانی که در میان یهودیان اروپایی رایج است) به معنای کت بلندی است که مردان یهودی مقید به مذهب میپوشند. این واژه در ابتدا برای فعالان مرد یهودی این عرصه در بوئنوس آیرس به کار میرفت، اما بعداً عمومیت بیشتری یافت و به کل زحمتکشان! این عرصه که کار واسطهگری و دلالی فحشاء را بر عهده داشتند، در دنیای زیرزمینی این شهر، اطلاق میشد.
آلبر لوندره [10]، نویسنده و روزنامهنگار شهیر فرانسوی، در کتاب مجادلهانگیز سال 1927 خود، جادهی بوئنوس آیرس [11] از شومی و رذالت واسطههای یهودی حرف میزند که دنیای تجارت زیرزمینی و روزمینی فحشا را در کنترل داشتنند و در کمال تبختر قومی، به سختی اجازه ورود غریبهها به این شغل! را میدادند.
آلبر لوندره؛ روزنامهنگار صاحب سبکو شهیر فرانسوی
او در این کتاب، بوئنوس آیرس را پادشاهی پولاکها میخواند. واژه انگلیسی پولاک [12]، خود از واژه ییدیش پولاکو [13](واژهای نه چندان محترمانه برای اشاره به لهستانیها) گرفته شده است. یکی دیگر از واژههای مورد استعمال برای فعالان یهودی فحشاء، همین پولاکو بود که بعدها عمومیت یافت.
واژه “پولاکا” روی جلد کتابی درباره سرنوشت زنان قاچاقشده به آرژانتین
آرتور مورو نایب رییس وقت انجمن یهودی حفاظت از زنان و دختران [14] مستقر در لندن، در گزارشی که در کنفرانس بینالمللی یهودیان با موضوع کاهش قاچاق زنان و دختران در آوریل 1910 در لندن، ارایه کرد، اشاره میکند که پلیس بندر اودسا در روسیه، در سال 1904 فهرستی از مردان یهودی در اختیار داشت که مرتب میان این بندر و آمریکای جنوبی رفت و آمد داشتند و هر بار با یک همسر و دختران جدید در بنادر این کشورها ظاهر میشدند. [15] البته لازم به ذکر است که در میان قربانیانی که جذب تجارت فحشا در آرژانتین میشدند، بخش عمدهای از خود دختران و زنان یهودی هم حضور داشتند. دونا گای [16] پژوهشگر آمریکایی از دپارتمان تاریخ دانشگاه ایالتی اوهایو، که یافتههای تخصصی خود درباره این موضوع را در کتاب س*** و خطر در بوئنوس آیرس (1991) گرد آورده، تخمین زده است که بخش زیادی از این دختران از روسیه، رومانی و امپراتوری اتریش-مجارستان پای به آرژانتین گذاشته بودند و در برهه 1889 تا 1901، دست کم 36 درصد فواحش ثبتشده، یهودی بودند. (در آرژانتین، طبق مدل فرانسوی، فحشاء شکل قانونی داشت).
یکی از روشهای جذب و انتقال دختران اروپای شرقی، استیل چوپاه [17] یا ازدواج خاموش بود. به این معنی که دختر مورد نظر، در حضور یک خاخام (روحانی یهودی)، به زوجیت مرد یهودی (عموماً یک دلال) درمیآمد، بدون این که این ازدواج به لحاظ قانونی در جایی ثبت شده باشد، آنگاه وقتی پای زوج به آرژانتین میرسید، دلال مورد نظر که پول معامله را از خریدار دریافت میکرد، آن دختر را رها میکرد، بی آنکه به لحاظ قانونی تعهدی نسبت به دختر داشته باشد.
عروسی مذهبی یهودیان موسوم به «چوپاه»
حلقه اصلی یهودیان دستاندرکار این تجارت، سازمانی موسوم به زویی میگدال [18] (برگرفته از نام لویی زوی میگدال از مؤسسان این حلقه) بود که از دهه 1860 تا 1939 فعالیت داشت. پس از جنگ اول جهانی، اعضای این سازمان در آرژانتین به 400 نفر رسید و بنا به تخمینها درآمد سالانه آن در سالهای ابتدایی قرن بیستم به 50 میلیون دلار میرسید. مقر اصلی آن در بوئنوس آیرس قرار داشت، اما شعبههای دیگری هم در برزیل (ریو دو ژانیرو، سائوپائولو، سانتوس)، ایالات متحده (نیویورک)، لهستان (ورشو)، آفریقای جنوبی، هند و چین داشت. اوج فعالیت آن در دهه 1920 بود که 450 دلال محبت و 2000 خانه فساد و 30000 زن بدکاره فقط در آرژانتین در اختیار داشت. بخش زیادی از قضات، مقامات شهری و افسران پلیس آرژانتین توسط این شبکه خریداری میشدند تا چشم بر روی اقدامات غیرقانونی آنها (به غیر از بخش قانونی تجارت) از قبیل بردهداری جنسی، ببندند.
دهکدهای یهودینشین در لهستان؛ اواخر قرن 19
این سازمان معمولاً به دو روش اصلی طعمههای خود را به دام میانداخت. نخست این که، یکی از اعضای سازمان، در قالب یک مرد خوشپوش و آراسته، فرضاً در دهکدههای فقیرنشین لهستانی ظاهر میشد و اعلامیه استخدام دختران جوان را برای کار در منزل اعیان یهودی آمریکای جنوبی، در یک کنیسه محلی نصب میکرد. خانوادهها از ترس گرسنگی و بدبختی، دختران جوان خود را به این مردان متشخصنما میسپردند. روش دیگر همان استیل چوپاه فوقالذکر بود، که باز یک عضو خوشپوش و آراسته، دختران زیبا را به عنوان ازدواج برمیگزید و پس از یک مراسم مذهبی (بدون ثبت قانونی) با خود به آرژانتین میبرد. معمولاً بردگی و بهرهکشی از این دختران و زنان نگونبخت از همان کشتی، و مسیر طولانی تا آمریکای جنوبی شروع میشد. به طوری که عمده این قربانیان، به محض رسیدن به خاک آمریکای جنوبی، یک دوره از تجاوز، کتک و تحقیر را گذرانده بودند. مضاف بر این که، معمولاً اوراق شناسایی آنها گرفته میشد، و آنها در یک کشور کاملاً بیگانه، کاملاً وابسته به دلالان و کارگزارن این تجارت میشدند.
البته آن بخش از جامعه یهودی آمریکای جنوبی، که مقیّد به شریعت بودند و زندگی پاک و آبرومند خود را داشتند، مخالفان فعالیت این سازمان بودند، و آن را موجب بدنامی جامعه یهود و افزایش حس یهودستیزی میدانستند. با این حال شبکه نفوذ زویی میگدال آنقدر وسیع بود که حتی پول ساخت و تعمیر کنیسههای یهودی را هم میپرداخت. برای مثال، آنها اصلیترین حامی مالی تئاتر یهودی بودند که قلب فرهنگی یهودیان بوئنوس آیرس محسوب میشد. بعدها با افزایش اعتراضات، بخشی از روحانیت جامعه یهودی، با اطلاق لقب تیمِییم [19] یا «ناپاک» از پذیرفتن این پول برای ساخت عبادتگاه خودداری کردند.
در میان مقامات حکومتی بوئنوس آیرس هم دشمنان سرسخت زوی میگدال وجود داشتند. سرسختترین آنها، خولیو آلسوگارای[20] رییس پلیس سرسخت و فسادناپذیر این شهر و دکتر رودریگز اوکامپو [21] یکی از قضات شریف و غیرقابل خریداری آرژانتین بودند.
سربازرس خولیو آلسوگارای
وقتی راکل لیبرمن [22]، زن یهودی از قربانیان این سازمان، بعد از سالها بهرهکشی، تصمیم گرفت از این کار بیرون بیاید، توسط این سازمان تهدید، و مغازهای که باز کرده بود، غارت شد. سازمان از او میخواست که دوباره به فحشا روی آورد.
این زن هم که آوازه دشمنی سربازرس آلسوگارای با زویی میگدال را شنیده بود، نزد او رفت و همه سوءاستفادهها و خلافکاریهای سازمان را شهادت داد. پرونده پرسر و صدای تحقیقات درباره این سازمان توسط تیم آلسوگارای – اوکامپو کلید خورد و پس از بحثها و کشوقوسهای فراوان، منجر به محکومیت اعضای این سازمان، و توقف فعالیت آن در دهه 1930 شد. در نتیجه بخش عمده فعالیت آن به برزیل انتقال یافت.
در سال 1926، هیات مدیره زویی میگدال به این شرح بود که خود گویای ماجراست: زکریا زیتنیتسکی (رییس)، فلیپه شون (نایب رییس)، مکس سالتسمن (منشی)، سیمون بروتکویچ (خزانهدار)، مارکوس پوسنانسکی، سالی برمان، آبه مارچیک و یعقوب زابلادوویچ. همگی اینها یهودیان لهستانی و مجارستانیتبار بودند. (اطلاعات این بخش، از مقاله تحقیقی میر حییم یارفیتز [23] استادیار تاریخ دانشگاه ویک فورست نورث کارولاینا با عنوان پولاکوها، بردگان سفید و استیل چوپاه: فحشای سازمان یافته و یهودیان بوئنوس آیرس 1939-1890 گرفته شده است)
منابع:
http://www.whale.to/c/jewsporn.html
http://globalfire.tv/nj/09en/jews/slave_trade.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Zwi_Migdal
http://hugequestions.com/Eric/TFC/the_pornography_business.html
http://www.adishakti.org/_/haredin_(orthodox_Jews)_who_crowd_brothels.htm
http://davidduke.com/jewish-professor-boasts-of-jewish-pornography-used-as-a-weapon-against-gentiles
http://www.jewishquarterly.org/issuearchive/articled325.html?articleid=38
http://www.darkmoon.me/2014/pornography-as-a-secret-weapon-by-lasha-darkmoon
http://www.timesofisrael.com/thousands-of-slaves-in-israel-global-study-finds
http://www.refworld.org/docid/53aab9e8a.html
http://rense.com/general88/aston.htm
http://traffickingresourcecenter.org
http://edition.cnn.com/2010/WORLD/meast/10/24/israel.women.trafficking
http://www.jpost.com/Opinion/Op-Ed-Contributors/Prostitution-in-Israel-Myth-vs-reality
http://atzum.org/http://www.adishakti.org/_/haredin_(orthodox_Jews)_who_crowd_brothels.htm
http://shearim.blogspot.ae/2012/07/tel-aviv-between-illegal-africans.html
https://escholarship.org/uc/item/7bx304mn
http://jwa.org/encyclopedia/article/argentina-jewish-white-slavery
http://americanjewisharchives.org/publications/journal/PDF/1982_34_02_00_glickman.pdf
پینوشتها:
[1] Pale of settlement
[2] Edward J.Bristow
[3] Mortke Goldberg
[4] Samuel leizer Lubelski
[5] Israel Meyrowitz
[6] Christianity and Rabbinic Judaism
[7] White slavery
[8] Szlakiem han´ by: W szponach handlarzy kobiet (Warsaw: Rój( 1930
[9] Caftao
[10] Albert Londres
[11] Le Chemin de Buenos Aires (1927)
[12] Polack
[13] Polaco
[14] JAPGW
[15] Jewish Association for the Protection of Girls and Women, Official Report of the Jewish International Conference on the Suppression of the Traffic in Girls and Women Held on April 5th, 6th, and 7th, 1910, in London, Convened by the Jewish Association for the Protection of Girls and Women (London: JAPGW Central Bureau, 1910), 35-36
[16] Donna Guy
[17] Stille Chuppah
[18] Zwi Migdal
[19] tmeyim
[20] Julio Alsogaray
[21] R
- ۹۵/۰۴/۲۱